سرخط خبرها
عبدالجبار کاکایی در «شب شعر قنوت انتظار»

سر ارادت ما و آستان خراسانیان

  • کد خبر: ۱۱۶۸۵
  • ۲۳ آذر ۱۳۹۸ - ۰۷:۰۱
سر ارادت ما و آستان خراسانیان
فرمند| عبدالجبار کاکایی، شاعر و ترانه‌سرای مطرح کشور، در جمع مشهدی‌ها ضمن خاطره‌گویی از حضورش در جمع شاعران خراسانی، بار‌ها جایگاه خراسان و شاعرانش در ادبیات کشور را ستود.
پنجشنبه‌شب هفته گذشته، شماری از اهالی ادبیات مشهد در برنامه‌ای با عنوان «شب شعر قنوت انتظار» در فرهنگ‌سرای بهشت دور هم جمع شده بودند تا شعر بخوانند و بشنوند و البته میزبان عبدالجبار کاکایی باشند.
در این برنامه، در بین شعر‌هایی که شاعران خواندند، محمد نیک، شاعر پیش‌کسوت، با اشاره به مناسبت‌های ادبی هفته گذشته که نقش مشهد در آن بسیار پررنگ بود، سخنانی درباره زادروز ملک‌الشعرا بهار و سالروز درگذشت علی باقرزاده «بقا» و غلامرضا قدسی مشهدی و شعر و زندگی این شاعران مشهدی بیان کرد.
همچنین کاکایی صحبت‌هایی درباره شعر و شاعران این خطه به زبان آورد و ضمن آن بزرگان ادب خراسان را ستایش کرد. او با اشاره به یکی از خویشاوندان همسرش، حیدر معجزه (عارف فقید)، آشنایی خود را با شاعران خراسانی و زندگی‌شان از طریق او دانست و گفت: مرحوم حیدرآقا معجزه اگرچه در خراسان به دنیا نیامده بود، پرورده انجمن‌های ادبی خراسان بود و از قدیم سر ارادت داشت بر آستان خراسانیان. من پیش از وصلت با خانواده جناب معجزه، ذکر خیر ایشان را از مرحوم قدسی شنیده بودم.
این ترانه‌سرا در ادامه خاطره‌ای از حضورش در یک محفل ادبی در مشهد تعریف کرد: شبی در منزل جناب قهرمان در معیت خواهر ایشان، عشرت قهرمان، و جناب باقرزاده و فرخ و بسیاری از بزرگان خراسان بودیم. در این محفل به اقتضای حال شعر‌هایی خوانده شد که چنان برای من صمیمی و زیبا بود و چنان احترامی برای شاعران خراسان قائل هستم که بیت‌هایی از آن شب را هنوز در خاطر نگه داشته‌ام. مثلا بخشی از غزل جناب قهرمان: «مانند نفرین خدایان منفور جمع خاکیانم/ مثل دعای بت‌پرستان در عالم بالا غریبم» یا غزلی که جناب صاحبکار در آن شب خواندند: «چو من مُردم مَیَفروزید شمعی بر مزار من/ چرا بیهوده سوزد بی‌گناهی در کنار من».
شاعر دفتر‌های «حال من دست خودم نیست» و «حبس سکوت» در بخشی از صحبت‌های خود بر لزوم بهره بردن هنرمندان از جمله شاعران از موهبتی که خداوند در وجود آن‌ها به ودیعه گذاشته است برای پاک کردن آلایش‌های درون تأکید کرد: خداوند به ما شاعران و اهالی کلمه و کلا اهالی هنر لطفی کرده و وسیله‌ای در اختیارمان قرار داده است برای پاک کردن آلایش‌های درونمان. خیلی‌ها با شعر‌های ما دنیاهایشان عوض می‌شود، سلوک باطنی می‌کنند و دگرگون می‌شوند، یا با یک نت موسیقی که می‌شنوند یا تابلویی که می‌بینند؛ حیف است خود ما به‌وجودآورندگان کلمات از این لطف هنر بی‌بهره باشیم. مولانا می‌گوید: «همچو جوی است او نه او آبی خورد/ آب از او بر آب‌خواران بگذرد» گاهی متأسفانه در بین اهالی هنر این‌گونه اتفاق می‌افتد که بهترین کلمات، زیباترین نت‌ها، کنار هم می‌نشینند و تأثیر خود را هم می‌گذارند و دیگران از آن بهره می‌برند، اما خود صاحب کلمات بی‌بهره است. امیدوارم این توفیق نصیب ما شود که شعر بیش از بیان شدن تبدیل شود به سلوک درونی و باطنی همه ما.
کاکایی بار دیگر از جامعه شاعران خراسان گفت و اظهار کرد: یکی از موقعیت‌های جغرافیایی که ما به آن به عنوان یک منطقه صاحب‌سبک ادبی نگاه می‌کردیم، به‌ویژه بعد از انقلاب که من به جرگه شاعران جوان پیوستم، خراسان بود. اتحاد بچه‌های خراسان که واقعا در مجامع حضور پیدا می‌کردند و اینکه در چینش و احضار کلمات و بیان آثار بسیار شاخص و ویژه و دارای سبک خاص بودند، سبب می‌شد که ما همیشه آن‌ها را تکریم کنیم و از آن‌ها بیاموزیم. خوش‌حالم این آموختن پیوسته بوده و همچنان سر ارادت ما بر آستان دوستان خراسان است.
در قسمتی از این محفل، حمید عشقی، دبیر انجمن‌های ادبی استان، از برگزاری کارگاه‌های ترانه‌سرایی در آینده‌ای نزدیک خبر داد تا ترانه خراسان نیز همچون قالب‌های کلاسیک غزل و قصیده و ... جایگاه خود را بیابد.
این برنامه که با گشایش کافه ادبیات مشهد یا همان پاتوق ادبیاتی‌ها همراه بود، با همکاری مجمع انجمن‌های ادبی خراسان رضوی و فرهنگ‌سرای بهشت برگزار شد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->